2025/4(April)/1
سه شنبه، ۱۲ فروردين ۱۴۰۴

شهید صفر وردان

متأهل (1 پسر و 1 دختر)
زندگینامه

وقاتلوهم حتی لاتکون فتنه ویکون الدین کله لله فان انتهوا فان الله بما یعلمون بصیر ) سوره انفال آیه 39) وبا آنان بجنگید تا هیچ نوع فساد وفتنه (وخونریزی ونا امنی ) برجا نماند ودین (درسراسرگیتی ) ویژه خدا شود ؛ پس اگرازفتنه بازایستند (باآنان نجنگید ) زیرا خدا به آنچه انجام می دهند بیناست؛

بسی شرف و افتخار و برای جوانان برومند مملکت که عاشقانه برای دفاع از اسلام و انقلاب بسوی صحنه های پیکار حق علیه باطل می شتابند و عاشقانه در میادین نبرد با خدای خویش راز و نیاز می کنند و به دفاع از مقدسات دین می پردازند آری جوانانی که با خون سرخشان زردی سالهای جور وستم مستکبرین راه از چهره مستضعفین می زدایند و با اهدای خون خود خط سرخ انبیاء و اولیا ء را استمرار می بخشند.
 

شهید صفر وردان این سرباز دلباخته انقلاب در سال 1342 در روستای یساقی از دامن گرم خانواده ای مستضعف و مستمند دیده به جهان گشود وی درسن 7 سالگی جهت کسب علم و دانش وارد دبستان غزالی روستای خویش شده و پس از سعی و کوشش وافر توانسته مدرک پنجم ابتدایی خویش را اخذ نماید اما از آنجایی که توان مالی به او ادامه تحصیل را نمی داد و به علت فقر مادی نمی توانست آرام وآسوده درکنار دیگر دانش آمزان چشم به تخته بیاندازد و از معارف و کلام معلم عزیز فیض ببرد لذا سنگر علم و دانش را بدون هیچ گونه تمایل رها کرد و به فکر زندگی و مشکلاتی که پیش رو داشته می افتد شهید باموافقت پدر و مادرش ترک وطن نموده وبرای کار کردن به تهران عزیمت نمود تا شاید بتواند از مشکلات خانواده را بکاهد شهید در یک شرکت ملامین سازی در تهران مشغول به کار شد پس از چندین سال کار و تلاش در کارخانه ، جهت اجرای سنت حسنه رسول الله به محل برگشت و پس از ازدواج به محل کارش برگشت شهید از اخلاق خوب و سیمای عالی برخوردار بوده و به همه مردم احترام می گذاشت و موردلطف و مرحمت همه قرار می گرفت و در مجالس مذهبی شرکت می جست. و از آنجایی که خود مزه فقر و بدبختی را چشیده بود به محرو مین احسان می نمود .با این همه کوشش و تلاش برای ادامه زندگی در کنار همسرش و دو فرزندش جهت انجام خدمت مقدس سربازی آماده گردید . و از انجایی علاقه وافری به انقلاب اسلامی و امام داشت لباس مقدس سربازی را برتن پوشید و به حراست از دستورد های انقلاب پرداخت پس از دوران آموزش نظامی راهی منطقه جنگی گردید. وبا مجاهدت زیاد خود را مسئول حراست و نگهبانی از مملکت می دانست و از آنجایی که در تخریب مین آموزش دیده بود جهت پاک سازی مین که از طرف دشمن کار گذاشته شده بود وارد محرکه می شود و مهارت خاصی در خنثی نمودن مین داشت تااینکه در تاریخ 61/12/28 در حین جمع آوری مین در منطقه سومار براثر انفجار مین به درجه رفیع شهادت نائل آمد و دفتر حیات پرمشقت او امّا شیرین وبا رفتنش بسته می شود.

گرمرد رهی میان خون باید
رفت از جان فتاده سرنگون باید رفت

روحش شاد و یادش گرامی باد