نام: صاحب علینام خانوادگی: پاسندی
نام پدر: مرحوم حسین
تاریخ تولد: 1324
محل تولد: روستای یساقیسن: 37 سالهوضعیت تأهل: متاهلتحصیلات: ابتدایی
شغل: کشاورزنوع مأموریت: بسیجیتاریخ شهادت: 1361/1/15محل شهادت: رقابیه، عملیات فتح المبین جنوبمحل دفن: امام زادگان روشن آباد (توابع گرگان)
نام خانوادگی: پاسندی
نام پدر: مرحوم حسین
تاریخ تولد: 1324
محل تولد: روستای یساقیسن: 37 سالهوضعیت تأهل: متاهلتحصیلات: ابتدایی
شغل: کشاورزنوع مأموریت: بسیجیتاریخ شهادت: 1361/1/15محل شهادت: رقابیه، عملیات فتح المبین جنوبمحل دفن: امام زادگان روشن آباد (توابع گرگان)
سن: 37 سالهوضعیت تأهل: متاهلتحصیلات: ابتدایی
شغل: کشاورزنوع مأموریت: بسیجیتاریخ شهادت: 1361/1/15محل شهادت: رقابیه، عملیات فتح المبین جنوبمحل دفن: امام زادگان روشن آباد (توابع گرگان)
وضعیت تأهل: متاهلتحصیلات: ابتدایی
شغل: کشاورزنوع مأموریت: بسیجیتاریخ شهادت: 1361/1/15محل شهادت: رقابیه، عملیات فتح المبین جنوبمحل دفن: امام زادگان روشن آباد (توابع گرگان)
تحصیلات: ابتدایی
شغل: کشاورزنوع مأموریت: بسیجیتاریخ شهادت: 1361/1/15محل شهادت: رقابیه، عملیات فتح المبین جنوبمحل دفن: امام زادگان روشن آباد (توابع گرگان)
نوع مأموریت: بسیجیتاریخ شهادت: 1361/1/15محل شهادت: رقابیه، عملیات فتح المبین جنوبمحل دفن: امام زادگان روشن آباد (توابع گرگان)
تاریخ شهادت: 1361/1/15محل شهادت: رقابیه، عملیات فتح المبین جنوبمحل دفن: امام زادگان روشن آباد (توابع گرگان)
محل شهادت: رقابیه، عملیات فتح المبین جنوبمحل دفن: امام زادگان روشن آباد (توابع گرگان)
محل دفن: امام زادگان روشن آباد (توابع گرگان)
متأهل (3 پسر و 2 دختر)
شهادت هدیه ای است از جانب خدای تبارک و تعالی برای ان کسانی که لایق هستند. امام خمینی (ره)
بسم الله ارحمن الرحیم
من المومنین رجال صدقو ما عاهدوا الله علیهم و منهم من قضی نحبه فمنهم من ینتظر وما بدلو تبدیلا.
مکتب انسان ساز اسلام که با تکیه بر ارزش های الهی فلاح انسانها راطرق عبادت پرودگار هدف دانسته چنانچه دراین راه موفق بوده و الگو ونمونه ای برای هدایت جامعه بشری ساخته که تاریخ نویسان وابسته به منیت ها و خودسرپرستی ها نیز نتوانستند شخصیت والای این دست پروردگار کتب وحی راانکار نمایند و با تمامی کوششی که در تحریک شخصیت این بزرگان داشتند . از نقشی که این عزیزان در ساختن تاریخ و جامعه بشریت داشته اند سخن به میان می اورند . و این ساختن و این جاذبه بسوی ساخته شدن را تنها اسلام به بشریت عرضه داشته است. ودیدیم که هرجا اسلام می رفت انسانیت نیز به همراه بود و ساختن انسانها خداگونه و دور از تمامی زشتی ها شهره انچه در زمان پیامبر عظیم اسلن اسلام حضرت محمد (ص) و چه هر قصدی که مردم اسلام بعنوان مرام و مکتب پذیرفته اند.
نگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی
گواهی می دهد که چگونه با اوج گیری قیام قائد بزرگ امام امت در پانزده خداد و اسلام اصیل چگونه چشمهای ولهای بسوی این مکتب خدایی رفتن و چه مردان وجوانانو زنان که گول تبلیغات طاغوتی و افکار وارداتی شرق و غرب را خورده با پیام اسلام شخصیت خود یافتند در دل شهر وروستا پرده های اسارت را دیدند وخودرا بافرهنگ اسلامی تربیت کردند و دیدیم که چگونه داشت و اینک باشما سخن از انسای میگوییم که درزمان سیاسی استبدادی و نظامی که فرهنگ مصرفی را انچنان بر زندگی حاکم کرده بود که غلو زنجیرهای بردگی و بندگی را به پای انسانها انداخته، شخصیت خدائی خودرا درافت و سعی در خدائی کردن جامعه داشت و در دل تاریخ ندای اسلام را یافت و در ومحیط مردم را به سوی اسلام خواند.
شهید علی پاسندی چه در حیات و چه در مرگ خویش الگو و نمونه برای جامعه خویش بود دست پروده همین کتاب انسان است اشنا شدن با زندگی این عزیزان و دست پروردگان مکتب خدایی است که مارا را با خدا و اسلام آشنا میسازد.
در کارهای کشاورزی یار پدر بود و ازاین طریق در تامین معیشت خانواده خود مفید بود و بعداز مدتی به تشکیل خانواده همت گماشت و هوش سرشار وزیرکی زیاد در وی موجب شد تا مشکلات و دردهای جامعه رابه خوبی احساس کند و ریشه های ان را دریابد و او خوب دریافته بود که تمامی فقرها و مصیبت ها و ناسامانیها از حاکمت نظامی است که ا زخدا و قران بدور است او درک کرده بود که نشستن تنها به زندگی روزمره مشغول شدن شریک در ظلم ظالمین بوده است و جرقه نورانی خدایی در وجود وی شجاعت وبی باکی راه به همراه آورد و به سوی کتاب خدا رفت و در فراگیری آن بسیار میکوشد و کمک کم بر جنایت رژیم بیشتر پی برد و دعوت را به سطح جامعه خویش کشاند او هر روز به افشاگری جنایت رژیم پرداخت او بسیار ناراحت بود از اینکه میدید فرهنگ طابوتی چگونه نیرو های جوان را به هدر میدهد و همه آنها تمامی عمر خودرا در سینما ها کاواره ها و میدان های ورزشی میگذرانند این بود که به فکر این افتاد تا روستای خود محیطی علمی به وجود آورد تا جوانان را به سوی خدا جلب نماید و به جنایات نظام رژیم شاهنشاهی پایان دهد ایجاد یه کتابخانه و راه انداختن جلسه قرآن بهترین راهی بود که به نظر میرسید و جوانان را در یک محیط سالم جمع کند و آنان را با کتاب خدا آشنا سازد و این کار را کرد اما بسیاری از مردم که در طاغوت آنها را در جهل قرار داده بود و گول تبلیغات طاغوت را خورده بودند و چنین جوانانی را به اصطلاح خودشان سیاسی می خواندند و مانع از آن می شدند که تا فرزندان انها در جلسات وی شرکن نمایند و علی از این مسائل بیشتر در رنج بود بعضی به اصطلاح خیر خواه او را نصیحت می کردند که با دم شیر بازی نکند بعضی می گفتند بابا دست از این کارها بردار مگر نمیدانی دیوار موش دارد موش هم گوش و بعضی با او له مبارزه خصمانه که پرداخته بودن (شاه پرستان) به او فحش و ناسزا می گفتند اما علی همه را برای خدا تحمل میکرد و چند تن از نیرو های سالم را جمع کرد که حاصل دعوت وی در این مدت بود و علی دریافته بود بخاطر اینکه اسلام اسیر را به عنوان مکتب و مرام پیاده نمید باید با حوزه علمیه قم پیوند بر قرار نماید و با بسیاری از روحانیون اشنا شد و طلبه های جوان و انقلابی را به روستا می اورد تا مسائل را برای مردم بازگو نمایند و خود نیز با اوج گیری انقلاب با روحانیون چون شهید هاشمی نژاد ارتباط برقرار می کرد تا دوچار انحراف فکری و سیاسی نشود و زیرا در همان دوران بود که گروهی از سمنان امده بودن و با وی تماس برقرار کردن می خواستن افکار سازمان را به وی القا نمیند و وی تفکر انها را همان موقع قبول نمی کرد و انحراف می دانست به هر حال علی با بخش اطلاعیه و نوار هایی از امام وشخصیت های برجسته دیگر مبارزات خود را اوج می داد و کم کم روستای خود را به صورت انقلاب در منطقه در اورد و رژیم شاهی را که قدرت ان را نداشت تا فریاد حق طلبانی را بشنود بعد از جلسه که در مسجد روستا برگذار شد یکی از دوستان علی مقاله ایی تند انقلابی علیه رژیم و افشای جنایات وی خواند و گزارش سپاه و ترویج روستا در این مورد به ساواک رفت و ساواک وی و شهید محمد روشنی را به شیش ماه زندان محکوم کرد و چون بر علیه وی نتوانست مدرکی بدست اورد وی را ازاد نمود و این ها همه حاکی از تیز هوشی علی در مبارزه بوده است و او مسجد روستای خود را کانون انقلاب در اورد و از انجا بود که مردم را شدید به سوی مبارزه با نظام شاه دعوت می کرد و مامران رژیم هر گاه به خانه وی حمله ور میشد تا بتوانند وی را همراه با مدارک دستگیر نمایند اما هیچگاه موفق نبود همراه با اوج گیری انقلاب در کشور علی یکی از عوامل اصلی برگذاری راهپیمایی های بزرگ در سطح منطقه بود و در روستای خود نیز راهپیماییی های گسترده برپا مینمود و نیز مردم را با خاوری که داشت و سایر وسایل عمومی به شهر های گرگان و بندر ترکمن می فرستاد تا تظاهرات و راهپیماییه خیابانی ضد شاهی گسترش بیشتری پیدا نماید و پاسگاه ژاندارمری خطیرابا اعتراف کرده بود که قادر نیست تا حرکتی را که در روستا به جود اورده خفه نمود این بود که همیشه از زاندارمری گرگان کمک میخواست و علی همیشه در صف اوله درگیری های خیابانی و ماموران مزدور شاه بود به طوری که مامورانی که وی را می شناختند در تظاهرات دنباله وی بودن و یک بار چند تن از دوستانش را گرفته بودن انقدر انها را کتک زده بودن که علی و یارانش به زحمت توانسته بودن از چنگ انها فرا نمایند در پنج اذر 1357که اوج مبارزات مردم گرگان بود علی همچنان در میدان عمل فعال بود و در این روز بود که به دست ماموران رژیم گرفتار شد و بعد از کتک مفصلی که خود که مامور مزدور شاه تیر خلاصی را با اسلحه کمری به سر وی نشانه گرفت و او به خاک افتاد و ماموران که گمان کرده بود که کار تمام شده و اورا رها کردن و رفتن اما از انجا که خدا می خواست تا وی نظاره گر پیروزی امت باشد. علی از این حادثه جان سالم به در برد و به فعالیت خود به نفع انقلاب ادامه داد و در حادثه طبس که عده بیشماری از هم وطنان ما به خاک خون تپیده شده بودند علی با عده ای از دوستانش با ماشینی که وانت بار کمک به سوی مردم طبس رفت و یک خاور بار برای مردم آنجا برد و از هر فعالیتی به نفع مردم بر علیه طاغوت می بود کوتاهی نمی کرد تا 22 بهمن روز پیروزی انقلاب و سقوط نظام شاهی فرا رسید و علی به محض پیروزی انقلاب در سنگر های گوناگون به دفاع از دستاورد های انقلاب پرداخته بود چه در کمیته های محلی و چه در شهربانی گرگان که به صورت کمیته ای اداره می شد تا مدتی شهربانی کشور سرو سامان پیدا کند و شورای محل که او اولین کسی بود که مردم به وی اعتماد کرده بودند و رای دادند تا اقدام پیوند نیرو های مذهبی روستا در سطح منطقه گرگان و کردکوی و بندرگز به همراه بعضی از دوستانش در یک تشکیلات گسترده و از هر حرکتی که به نفع انقلاب بود خودداری نمیکرد شدیدا عاشق خط امام بود بعضی از اعمال که دولت در وی به جود اورده بود اشک هارا از چشمانش سرازیر میکرد و می گفت چگونه است که این شورحال و حرکت امت را کند کردن و از نهاد ها و گروه ها در خط امام شدیدا حمایت میکرد که از حزب جمهوری اسلامی به عنوان یک تشکیل الهی در خط امام یاد میکرد و بچه ها را دعوت میکرد که به سوی این تشکیلات خدایی بروند و از افرادی که در این حزب فعالیت میکردن حمایت میکرد و شدیدا با گروهک های مخالف خط امام (امتی منافقین و بنی صدر)مبارزه میکرد و به راستی او یک مسلمان اصلی بود که در ذره ای به شرق و غرب گرایشی نداشت و شخصیت واقعی خود رادر دوران سپاه استبداد در مکتب اسلام یافته بود و با شروع جنگ تحمیلی اسلام و علیه کفر جهانی او به سوی جبهه های خون و پیام رفت تا به ندای هل من ناصرا ینصرونی امام خود لبیک گویند و بعد از دو الی سه بار به جبهه رفتند بو که در ععملیات پیروز مندانه فتح المبین که با رمز یا زهرا)س( به دست مزدوران پلید بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمد او خون خود را در راه اسلام داد تا درخت اسلام را هرچه بیشتر آبیاری کند و به دیدار معشوق خود رفت و شهید شد و علی در دوران حیاتش هم شهید بود چه زیبا مردی بود که مرگش هم شهادت گشت روحش شاد و راهش پر رهرو باشد .همانا راهی را که قلب عالمی برای آن می تپد راه اسلام راه خدا راه پیامبر و امامان و خط سرخ امامت است که8 همان خط سرخ شهادت ال محمد )ص(و علی )ع( است ما در سالگرد شهادت این شهید بزرگوار می گوییم که ای شهید همیشه شاهدیین که چگونه انقلابی را که قطرات خون تو و سایر شهیدان آن را به وجود آورد مشتاقانه بیشمار ارد و خط امامی که در عشق به آن می سوختی چگونه امروز به عنوان تنها خط نجات دهنده جهان امروزی طرح گشت و رجعت و رجعت و رهبری ات امامی که تو به مقلدی ان افتخار داشتی چگونه مقلدان بیشماری که خود را غرق در اسلام می یابند جمع کرده است علی جان نظاره گر باش که استکبار جهانی بر ملت ما تحمیل شد اما نیرو های همفکر و هم گام و همدل تو با آن به مقابله برخواسته اند و امد ان است که انشالله به زودی با نابودی صدام و صهیونیسم بین المللی که استکبار جهانی در راس آن شکسته شود و قدس عزیزانمان آزاد گردد به یاری حق.
وصیت نامه شهید علی پاسندی شماره 1
با درورد و سلام فراوان بر پیام آوران خدا از حضرت آدم(ص) تا خاتم النبیا حضرت محمد (ص) وامامان بزرگوارمان که که تداوم دهنده راه انبیا می باشندودر این حرکت خدائی جان و مال و عزیز انشان را در راه خدا وبرای رضا خدا فدا نموده اند ودرود سلام فراوان برعلمای مسئول ومتعهد که عمر خود را در راه خدا وخدمت به اسلام ومسلمین بسر بردند ومیبرند ،بخصوص و بر رهبر کبیرمان حضرت امام خمینی(ره) که با تکیه بر خدا وهشتاد سال عبادت در محراب همچنان مانند جدش حضرت علی (ع) میفروشند وبه پیش بتازد ودرورد وسلام فراوان بر شهدای عزیزمان که حماسه آفریدن وبا نثار جان خود اسلام را که درحال مسخ شدن در سطح جهان بود دوباره به جهانیان معرفی نموده ونهال نو پای انقلاب اسلامی را با قطرات خونشان آبیاری کرده ومی کنند سخنم رابا آیاتی چند از کتاب خدا آغاز می کنم (لقد من الله علی المومنین اذبعث فهم رسولا من الفهم یتلواعلیهم آیاتهویزکیهم ویعلمهم الکتابوالحکمه وان کانو من قبل لفی ضلال مبین ) "آل عمران آیه 162"
همانا منت نهاد خدا بر مومنان هنگامیکه برانگیخت در ایشان فرستاده ای از خود ایشان تا بخواند برایشان آیت های اورا پاک سازد ایشان را، بیامرزدشان، کتاب و حکمت را و اگر چه بودند پیش از آن در گمراهی آشکار.
خداوند متعال این همه نعمت های بی کران که به بندگانشان عطا فرموده وهیچ گاه منت نفرموده پس بنابراین رهبریت مافوق تمام نعمت های خداوند می باشد که این چنین بر مومنان منت می فرفرماید ومومنان هم با ید ازاین نعمت بزرگ خداوند قدر دانی نموده وکوشش بفرمان رهبر بوده وباشدند تا مورد لطف خداوند قرار گیرند با توجه به اینکه رهبر در نزد پروردگار دارای این همه قرب ومنزلت می باشد در سوره النسا آیه 86 میفرماید (فقاتل فی سبیل الله لا تکلف الانفسک وحرض المومنین ...)" پی کارزارکن در راه خدا تکلیف کرده نمی شود مگر نفست (یعنی پیغمبر )وترغیب کن مومنان را " بنابراین جهاد درراه خدا دارای مقام وعظمت بسی فراوان می باشد در رابطه با جهاد وشخص مجاهد که این همه در قرآن سفارش شده به حدیث از امام صادق (ع)که در تفسیر نورالثقلین آمده است مینگرییم که آن حضرت فرمود عباد بصری در راه مکه به امام زین العابدین (ع) برخورد کرد وبه آن حضرت گفت جهاد وسختی های آن را ترک کرده وروبسوی حج وراحتی های آن نموده ای در حالی که خدای تعالی می فرماید.:حضرت فرمود آیه را تمام بخوان او قرائت کرد:إِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنينَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ۚ يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقتُلونَ وَيُقتَلونَ ۖ وَعدًا عَلَيهِ حَقًّا فِي التَّوراةِ وَالإِنجيلِ وَالقُرآنِ ۚ وَمَن أَوفىٰ بِعَهدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاستَبشِروا بِبَيعِكُمُ الَّذي بايَعتُم بِهِ ۚ وَذٰلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظيمُ﴿۱۱۱﴾ التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿112﴾
سوره توبه آیه 112و111 امام علیه السلام فرمود هرگاه چنین افرادی را دیدم که این صفات را دارا بودند آنوقت جهاد بهمراه آنها از صبح افضل خواهد بود این حدیث شریف نشان میدهد که مجاهدیدن وکسانی که در جنگ آنها را همراهی می کند باید منتقد وعامل به تمام دستورات الهی بوده باشند بنابراین افراد مومن که در صحنه های حق علیه باطل جهاد میکنند باید از تمام وابستگی های غیرخدا بریده وبرعلیه هواهای نفسانی خود به جهاد مبارزه برخیزد تا اینکه بر هواهای نفسانی خود غالب شوند وبه مقام جهاد اکبر برسند ما ملت ایران باید از این نعمت بزرگ خداوند که همان رهبریت میباشد قدردانی نموده وشکرگزاری نمائیم وبا تمام وجودیمان از فرمان رهبر عزیزمان حضرت امام خمینی پیروری نمائیم واین خود بزرگترین سعادت است که ملت رهبری همچون امام خمینی ومجاهدانی مومن ومنتقد همچون شهید بهشتی ها مدنی ها رجائی ها نامجوها چمرانها ودیگر مجاهدانی مومن وگم نام که در جبهه های جنگ شربت شهادت را نوشیدند وداریم وفرمایشات امام سجاد درباره چنینی مجاهدانی پاک وبا ایمان که میفرماید هرگاه چنینی افرادی را دیدم که این صفات را دارا بودند آن وقت جهاد بهمراه آنها از صبح افضل خواهد بود صدق می فرماید ورهبر عزیزمان ویارانشان دارای چنینی صفات می باشدند وخوشبحال افرادی مومن ومخلص در زمان رهبریت حضرت امام خمینی جهاد در راه خدا شرکت می نماید میکشند وکشته می شوند ولی من کجاوفرمایشات امام سجاد کجا زمین تا آسمان فاصله دارد مکر اینکه خداوند بلطف ومرحمتش بامن رفتار نماید ان شالله
چند کلمه سخن با خانواده گرامیم وعزیزانم که در برگیرنده مادر جانم وبرادران وخواهرانم می باشد دارم.
با همه ارزش وعظمتی که رهبردر نزد خداوند دارد وبا فرستادن رهبر بر مومنان منت می نهد در ......سوره النساآیه 84 فرمان جنگیدن وجهاد در راه خدا را بر شخص پیغمبر تکلیف واجب نموده است بنابراین ما باید درک کنیم جهاد در راه خدا دارای چه عظمت بزرگی می باشد که به پیغمبر فرمان جنگیدن صادر می کرد مادر مهربانم شما باید خدارا شکر کنی که به شما فرزندی عطا فرموده وشما هم پرورشش داده وعازم جبهه جنگ نمودی ومبادا احساس دلتنگی وناراحتی کنی که از انصاف بدور است مادرم این را بدان من فقط مال شما نیستم بلکه امانتیاز امانات پروردگار در نزد شما بودم واگر سعادت پیدا کردمولطف خدا شامل حالم شدوخداخداست امنتش را که به شما داده بود بگیرد شما هرگز نباید ناراحت شوی ومن میدانم مادر جانم تو ناراحت نمی شوی وامیدوارم خداوند شمارا در قیامت با حضرت زهرا(س) محشور گرداند واما خواهشی که من از شما مادر گرامی دارم این است بعد از هر نماز در حق من دعا فرموده واز خداوند بخواهی مرا بیامرزد وجز سربازان حضرت مهدی (ع)ومقلد حضرت روح الله امام خمینی قبول فرماید که افتخار می کنم مقلد امام خمینی باشم وچنانچه از طرف من نسبت به شما مادر مهربانم بی احترامی یا بد اخلاقی سرزده مرا ببخش ودر حق من طلب مغفرت بنما که دعا خیلی تاثیر دارد امیدوارم در قیامت با حضرت فاطمه وحضرت زینب محشور گردی.
و اما همسر مهربانم ای همسنگر با وفایم من از شما خیلی راضی هستم و خدا از شما راضی باشد همکاری و هماهنگی شما زن مسلمان و مومن مرا تشویق به جهاد در راه خدا نمود این شما بودی کارهای منزل وکشاورزی را با همه زحمت هایش قبول نمودی ومن عازم جبهه جنگ شدم خداوند به شما همسر مجاهدم ثواب مجهاد فی سبیل الله را عطا فرماید در تربیت فرزندانت کوشش بنما تا اینکه سربازی به سربازان حضرت مهدی (ع) بیفزائی وخدمت گذار اسلام ومسلمین شوند ودیگر اینکه ظلمی یا بی احترامی از طرف من نسبت به شما شده مرا ببخش واز خداوند طلب مغفرت برایم نمایی ومنم ازشما از صمیم قلب رضایت دارم واما فرزندان عزیزم فرشته حسن محسن سمیه دختر بزرگم فرشته سفارشم به شما این است در همه وقت خدا را فراموش نکنی واز فرمان خدا پیروی نموده وبرهوای نفس غالب شوی در تربیت برادران وخواهر کوچک خود کوتاهی نکی تا می توانی قرآن بخوان وکتابهای حدیث مثل اصول کافی وامسال این کتابها را زیاد مورد مطالعه قرار بده تا با سیره پیامبر وامامان آشنا تر شوی وخداوند تورا در این امر مهم موفق بدارد حسن جانم پسر عزیزم سعی کن قرآن را یاد بگیری وشب های جمعه از خواندن قرآن ودعای کمیل در مسجد واگر مسجد نشد با خواهرت در منزل دعا کمیل وقرآن بخوان وشما خانواده گرامیم را سفارش میکنم خدارا فراموش نکرده واز پیامبران وامامان پیروی نمائید با تمام وجودتان از علمای اعلام وفقها که وارثان پیامبر می باشند فرمانبرداری نمائید که در دنیا وآخرت رستگار خواهید شدودیگر اینکه طبق همان وصیت نامه که پارسال نوشتم عمل نمائید. خداحافظ شما
وصیت نامه شهید علی پاسندی شماره2 (عمومی)
اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ : تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ ، وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ ، وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ ، وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ !
"پروردگارا مارغبت داریم بسوی تو در دولت بزرگی کریمه عزیز کنی بوسیله آن اسلام واهل آن ،آنرا وخوارکنی با آن نفاق واهل آن راقراردهی مارا در ان از دعوت کنندگان بسوی راه تو وروزی کنی مارا با آن کرامت دنیا وآخرت "
با درود وسلام فراوان بر همه انبیا وامامان معصوم ووارثان بحقشان بخصوص حضرت امام خمینی ودرود سلام فراوان برشهدای انقلاب که با نثار جان خود وریختن خون پاکشان نهال نوپای انقلاب را آبیاری کرده ومی کند.
سخنم را با شما خانواده محترم آغاز می کنم همانطوریکه شما کم وزیاد اطلاع دارید برای پیاده کردن احکام قرآن ودین مقدس اسلام که مکمل تمامی ادیان الهی وپیغمبر ما حضرت محمد (ص) خاتم الانبیا می باشد چه زحمات طاغت فرسا ورنجهای فراوان کشیده است ودر طول 13 سال در مکه تهمت های ناروا وکار شکنیهای فراوان وآزار شکنجه های بی حد به یاران ودوستان پیغمبر روا می داشتند در اثر شکنجه های بی حد به یاران ودوستان رسول خدا مسلمانانی هم چون یاسر ها وسمیه ها جان به جان آفرین تسلیم نمودند.وفشار وخفقان نسبت به پیغمبر ویارانش به حدی بود که سر انجام به فرمان خدا از مکه به مدینه هجرت نموده اند ومدت 10 سال راکه در مکه بودند بیش از هفتاد جنگ بر پیغمبر ویارانش تحمیل نموده ودر هر فرصتی ضربات شان را بر پیکر انقلاب نو پای رسول خدا فرود می آورند که شاید بتوانند انقلاب الهی پیغمبر را از بین ببرند تنها در یک جنگ نیام جنگ احد بیش از هفتاد تن از یاران با وفای پیغمبر از جمله حمزه سید الشهدا به شهادت رسید ولی پیغمبر با تلاشی خستگی ناپذیرش به راه خود ادامه می دادوبا همه مشکلات انقلاب به پیش می رفت ودر این مدت 10 سال توانست بلاد جزیره العرب را از جهل ونادانی نجات داده ودر ممالک دیگر جهان رسوخ نماید.ولی افسوس که بعد از رحلت آن حضرت در سقیفه بنی ساعده شورای فرمایشی تشکیل داده وبا یک کودتای بدون خونریزی وبظاهر اسلامی ،انقلاب رسول خدا را از مسیر حرکت بازداشته وبه انحراف کشیدند ووارث به حق .احیا کننده سنت رسول خدا را بر کنار نمودند اری ما وارث آن همه فداکاری های وجانفشانی های بی نظیر پیغمبر ویارانش می باشین وبعد از 25سال خانه نشینی دوباره مردم برکرد ولیخدا حضرت علی (ع) جمع شده وعنان حکومت اسلامی را به ایشان سپردند وآن مرد خدا در طول بیش از 5 سال حکومت توانست احکام وسنت های مسخ شذه ویا در حال مسخ شدن را که در مدت حکومت غاصبانه خلفای نبا حق انجام گرفت دوباره احیا نموده ومردم را به احکام خدا وروش رسول خدا برگرداند اما صد حیف مردمی که در حاکمیت حکومت علی (ع) بودندفرمانش را نبردند تا آنجا که دل علی (ع) را بدرد آوردند وعلی (ع) آنها را مورد سرزنش وملامت قرار داد تا سرانجام بدست فاسق ترین فرد در مسجد کوفه به شهادت رسیده وفرزند گرامیش حسن ابن علی عنان حکومت اسلامی را بدست گرفت اما این مردمی که به علی خیانت کرده به فرزند علی هم همان معامله را نمودند که سرانجام صلح تحمیلی با شرایط در نظر کرفته بر امام مجتبی تحمیل کردید که بعد از انعقاد صلح معاویه به هیچ کدام از مفاد صلح عمل ننمود وسرانجام امام مجتبی توسط یکی از زن های خائنش به نام عثما زهر خورانیده وبه شهادت رسید وحکومت غاصبانه وسیاست شیطانی معاویه بزور بر مردم تحمیل گردید وهر فریادی را در گلو خفه می کرد وبعد از به درک واصل شدن معاویه فرزند نا خلفش یزید حکومت را بدست گرفته واینجانبان کمر به نابودی احکام خدا وسنت رسول بر بست که در دیگر صبر وسکوت بر فرزند پیغمبر حسین جاییز نبود وبرای سرنگونی بساط ظلم شیطانی یزید بسوی کربلا حرکت کرد ودر یک نبرد حق علیه باطل تمامی یاران وخود حسین به شهادت رسیدند به جز حضرت امام سجاد واهل عیال حسین را برای تماشای مردم ونمایش قدرت نظامی خود وپرکردن چشم مخالفین ،خوار وظلیل نشان داد اهل بیت به شهر ها گردانیدن ولی غافل از انکه این خانواده وحی ونبوت وامامت می باشند وتمام بافته های یزیدیان را بباد فنا خواهند داد وبا دست خود وسیله نابودی خود را فراهم نمود که خداوند در سوره حشر آیه 2می فرماید "یخربون بیوتهم به ایدیهم وایدی المومنین فاتبروا یا اولی البصار "وبقیه امامان ما که برای تداوم بخشیدن راه انبیا وپیاده کردن احکام به شهادت رسیده بجز حضرت مهدی این عصاره تمامی انبیا بدوش کشیده بار رسالت 124هزار پیغمبر واحیا کننده احکام خدا وسنت رسول الله ورونده راه امام علی وده فرزندش تحقق بخشنده حکومت عدل الهی وبرکننده بساط ظلم وجور وانتقام گیرنده خون مظلومان از ظالمان وشفا بخشنده قلوب پیغمبران وامامان ووارثان بحقشان نجات دهنده میلیون ها مسلمان ومیلیاردها مستضعفان جهان که چشم به راه نجات از چنگال خون آشامان وابر جنایتکاران می باشند وحجت خدا در روی زمینی می باشد مردم مسلمان ایران بخصوص اهالی روستای یساقی مخصوصا خانواده عزیزم متوجه باشید که ما وارث رسالت بس سنگین وپیام رسان ندای قرآن واسلام وخون این همه شهدا در طول تاریخ انسانیت می باشیم وپس از غیبت حضرت مهدی فقهای اسلام شناس ومردان خدا یکی پس از دیگری بدست حاکمان جلاد به شهادت رسیده وآرزوی بر پا کردن دولت کریمه را آنجا برده اند ودر طول این صد سال اخیر چند بار فقهای ما که پیروان راه انبیا وشیعیان حضرت علی (ع) بودند بر علیه نظام های شرک قیام نموده مانند سید جمال فضل اله نوری آیت الله کاشانی نواب صفوی مدرس همه وهمه برای بر قراری حکومت عدل الهی قیام نمودند ولی قبل از آنکه به هدف خود که همان آرمان اسلام عزیز بود برسند بدست همین جنایت کاران وعمالهای داخلی که به شکل های مختلف موضع گیری می کردند به شهادت رسیده وآرزوی بر پانمودن حکومت اسلامی را به گور بردند.
ای مخاطبان کمی فکر کنید ودرد دلهای این همه درد مندان را که در زیر خاک آرمیده اند پی ببرید که آیا سکوت کردن ودر زندگی روزمره غرق شدن جایز است ؟جواب سوال را خودتان بدهید که من قادر بجواب گفتن نمی باشم بیا آورید 15 خرداد سال 1342 را که بدنبال سخنرانی فرزند فاطمه این دردمند دانا این عصاره وچکیده همه انبیا وامامان ونایب حضرت مهدی مردم حق طلب قم تهران ورامین برای رضای خدا وگفتن لبیک به فرزند فاطمه به خیابان ها ریخته ویکصدا فریاد جمهوری سر دادند اما حیف صد حیف قبل از اینکه به هدف خود یعنی بر قراری حکومت اسلام برسند توسط عمال آمریکا با گلوله های آتشین حلقوم پاکشان پاره گردید وفریادشان در گلو خفه شد اما خون شریفشان هر لحظه جوشان تر بر فرق خصم دون فریاد می کشید وپایه های حکومت شاه ملعون را بلرزه در می آورد وباز هم آرزوی برقراری دولت کریمه را بگورستان برده اند ولی با یک دنیا حسرت خوب فکر کنیم انتظار شهدای 15 خرداد از ما چه میباشد ؟جواب با خود شماست.
ای خانواده عزیزم ودیگر مردم پس از کشتار بیرحمانه 15 خرداد مردم به تنگ آمدند واز هز گوشه کنار مبارزین خدا پرست کمر همت برای سرنکونی حکومت شاه بر بستن تا اینکه جکومت جبار پهلوی چاره ای جز جدا نمودن رهبر انقلاب از ملت ایران ندید وابراهیم زمان ما را از ایران بیرون کرد ولی این مرد با تقوا با اینکه بر خدا وهشتاد سال عبادت در محراب به حرکت خدائی ادامه داد تا اینکه در سال 1356 فرزند ابراهیم زمان یعنی اسماعیل عزیزش حضرت حاجی آقا مصطفی رحلت فرمود ومردم یکباره بر علیه نظام پوسیده شاه حرکت نمودند به فرمایش امام عزیزشان که فرمود سربازان که باید انقلاب را به پیروزی برسانند در سر کوچه ها مشغول بازی هستند وارد صحنه شده ودر سال 1357 رژیم منفور پهلوی را نابود نمودند ونقطه حرکت از پایگاه امام صادق (ع)این سنگر برزگ که در طول تاریخ بیشترین فداکاریهای وجانفشانی را به اثبات رساندن شروع وسنگ فرش های خیابان واسفالت های از خون این عزیزان لاله گون گردید شما خودتان از من بهتر می دانید چون فرزندان انقلاب وحامیان اسلام هستند ولی میخواهم بگویم این خون های پاک شهیدان در زیر چرخ تانک ها وگلوله های آتشین دژخیم ها در همه شهر ها وروستاهای ایران برزمین ریخته شد وآرزوی دولت کریمه را بگور بردند از ما چه می باشد باز هم بگویم که من قدرت نوشتن را ندارم ولی این را بدانیم این شهیدان اگر به سخن آیند بما خواهند گفت دست از یاری اسلام عزیز وکبیر انقلاب مان حضرت امام بر ندارید در همین لحظه که مشغول نوشتن نامه هستم ساعت 11و20 دقیقه هواپیماهای عراق آمده بمب های خودرا 300 متری اردوگاه ریخته ،الحمد الله آسیبی نرسیده وما باید با چنگ ودندان از انقلاب عزیزمان که در صفحه های قبل توضیح دادم چقدر از برادران وخواهران مومن ومتقی به امید برقرار نمودن حکومت اسلامی تلاشهای بی امان وخستگی ناپذیر انجام داده ولی آرزوی حوکت اسلامی را به خاک بردند .این ما امت شهید پرور ایران هستیم که تمام قردت باید بر علیه ابر جنایتکاران بجنگیم ونگذاریم انقلاب اسلامی ما را بشکنندوتمامی مستضعفان جهان چشم به راه هستند گه ما جه خواهیم کرد وروزی فرا رسد برای نجات ایشان قدم به سرزمین های مقدس شان بگذاریم این ندای قرآن وآرزوی همه انبیا وامامان ووارثان بحقشان وفریاد شهدای به خون غلطیده انقلاب است که در درون من شعله خشم نسبت به ابر جنایتکاران وعمال کثیفشان بر می افروزد ومیگوید فلانی چرا نشسته ای سلاح خود را بردار وبا سلاح ایمان در هم آمیز وبر خصم دون فریاد زن که فردای قیامت در مقابل خدا، قرآن وهمه انبیا وامامان وشهدای به خون طپیده سرفراز باشی وبا در هم شکستن استخوان های فقرات دشمن مادران شهدا وزنان وفرزندانی که سر پرست خانواده خود در راه خدا تقدیم نمودن خوشحال گردان کمی فکر کنید وبخود آئید و وقت را غنیمت شمارید برای نصرت دین خدا از هیچ کوششی باز نایستید که در پیش گاه خداوند مسئولید.
خانواده مهربانم که در برگیرنده مادر جانم وزن وفرزندان وبرادارن وخواهران می باشد بدانید که من آگاهانه انتخاب کردم واز شما میخواهم اگر کشته شدم بجای گریه وزاری مردم را تشویق خدمت به اسلام وانقلاب وقدر دانی از حضرت امام روح الله خمینی نمائید وکاری بکنید که خدا از شما راضی باشد وبه ان کوردلانی که هنوز نتوانستند انقلاب را درک کنند وبرای هر چیز ناقابل سروصدا راه می اندازند ویا با آن قدرت طلبانی که خود را به نا حق وارث خون این همه شهیدان جا زده اند وبرارگانهای انقلابی ویا دوایر دولتی دست اندر کار میباشند بگوئید از خدا بترسید واز خانواده شهدا خجالت بکشید که فردا قیامت به عذاب الیم دچار خواهند شد وگوش به فرمان حضرت امام خمینی باشید که سعادت دنیا وآخرت نصیبتان خواهد شد ودر هر شب جمعه دعا کمیل وخواندن قرائت قرآن در مسجد شرکت کنید اگر مسجد برقرار نشد در منزل بجاآورید وچند کلمه برای برادران انجمن اسلامی یساقی می نویسیم که به عرض ایشان برسانید .برادران انجمن اسلامی سلام علیکم خداوند شمارا در خدمت به اسلام ومسلمین وانقلاب اسلامی ایران موفق بدارد برادران انجمن این سنگر عظیم و پایگاه اسلام وخانه خدا مسجد را هر چه بیشتر استقبال نموده ودر نشر احکام خدا بکوشید وسعی کنید جوانان ونوجوانان را جذب نموده وبه خواندن قرآن ودعاهای وارد تشویق نمائید وکلاس اعتقادی برای ایشان بر قرار کنید ومدرسه را کاملا زیر نظر داشته نگذارید دشمنان اسلام وانقلاب فکر جوانان ونوجوانان را بذردند وهمچون مدارس دخترانه را زیر نظر داشته باشید که خیلی حساس می باشد ومرا هم در هر شب جمعه از دعای خیر فر موش نکنید خداوند همه شمارا در خدمت به اسلام ومسلمین تائید فرماید برادر علی میاندره خدمت شما همگی سلام میرساند وفرزندم حسن ومحسن را تشویق به نماز وقران خواندن در مسجد نموده تا اینکه جوانان خوب برای اسلام و انقلاب شوند.
خداحافظ شما برادران انجمن اسلامی
برادر شما علی پاسندی








کانال تلگرام شهید علی میاندره